جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عیب دار: (تعداد کل: 1)
عیب دار
[عَ / عِ] (نف مرکب) عیب دارنده. معیوب و دارای عیب. (ناظم الاطباء) :
که تو هم عیب دار و عیبناکی
خدا را شد سزا از عیب پاکی.ناصرخسرو.
عیب نمایی مکن آیینه وار
تا نشوی از نفسی عیب دار.نظامی.
که تو هم عیب دار و عیبناکی
خدا را شد سزا از عیب پاکی.ناصرخسرو.
عیب نمایی مکن آیینه وار
تا نشوی از نفسی عیب دار.نظامی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.